کاوشگر
خش خشهای یک رد پا درسکوت مرده برگ
درباره وبلاگ


خش خش آهسته گامهایت را بر پکیر بی جان برگ می شنوی... تو می پنداری جان ندارم... این خش خش صدای خرد شدن آخرین داشته ام از سبزینگی است که در زیر چکامه غرور خود خرد می کنی و پیش می روی...اما افسوس که تو تنها از سیل فغان و ناله من تنها خش خش شکستن گوشت و پوستم را می شنوی و مرا مرده می پنداری.... ولی هنوز ساقه های تنومند این پیکر بی جانم در زیر چکامه لگد کوب تو مقاوم است...
آرشيو وبلاگ
نويسندگان

خداوند به محمد فرمود که به مردم بگو بگویند ایمان آوردیم نگویند اسلام آوردیم.

بحث بر تفاوت های ایمان ،اعتقاد، اسلام آوردن و تظاهر به مومن بودن نیز مورد توجه خداوند بوده که در آیات متعدد به آن اشاره نموده است. اما چالش اصلی بر سر معتقد بودن و ایمان داشتن ا ست. ایمان داشتن از معتقد بودن سرچشمه می گیرد .

ما افکار، ایده، شیوه و مکتبی را می پذیریم و با اعمال ،رفتار ها و تابعیت مطلق از تعالیم و آن مکتب اعتقاد و ایمان خود را نشان می دهیم. جوانی مسلمان تابع مذهب شیعه باوجود تعالیم ناب مذهبی در روز عاشورا به خیابان آمده و در کنار غزاداری به دنبال ایجاد ارتباط با جنس مخالف است تا جایی که درصورت احساس توفیق در این مورد این ارتباط را به عزاداری ترجیح می دهند. جوانی دیگر واجبات دینی خود را انجام نمی دهد ولی به پیشوای خود علاقه والائی دارد و برایش نزورات فراوان می دهد.

این ها مثالهای بارز و ملموثی از ایمان و اعتقاد بود به غلط یا به درست. لازمه ایمان واقعی اعتقاد است.اعتقاد به چیزی که ما با عمل خود ایمان واقعیمان را نشان دهیم. اگر به واجبات دینی عمل نمی کنیم چرا برای کسی که پیشوای مذهبی است نذورات می دهیم و چرا به جای عزاداری به دنبال ایجاد ارتباط می رویم؟ این قدرت و ضعف اعتقاد است. اگر به چیزی اعتقاد نداریم به ان عمل نکنیم حتی اگر جزء هنجازهای اجتماعی باشد . باید معتقد بود . زمانی که به خدا اعتقاد نداشته باشیم نمی توانیم به او ایمان بیاوریم . در اینجا اعتقاد به موجودیت خدا ملاک نیست اعتقاد به کلام وی و عمل با تمامیت وجود است. این حرکت است که تمام ایمان را می سازد. در زندگی زناشویی به مرد سالاری معتقدیم و با رفتار های خود ایمان به این اندیشه را به اطرافیان القاء می کنیم. تجملگرائی و شیک زندگی کردن یک اعتقاد است که با زرق و برق بازی ها و مد گرائی و خرید های افراطی وسایل ایمان خود را به این اندیشه نشان می دهیم.

تبلیغات، تحمیلات وهجمه های رسانه ای در اعتقاد سازی و تحریف اعتقادات نقش مهمی را ایفا می کنند. رسانه داخلی اندیشه امام زمانی را به شیوه ها ی مختلف تبلیغ می کند.موزیک، فیلم، مستند، شو و.. دولت با سرمایه گزاری های کلان به این اعتقاد زمینه ترویج می دهد. شهرداری شهر را تزئین می کند، انجمن های ملی جشن برپا می کنند، واحد های فرهنگی تمامی نهاد ها برنامه برگزار می کند و غیره... این یک حرکت گسترده، منظم و قابل پیش بینی است جهت اعتقاد سازی در اذهان عمومی : ایجاد اعتقاد به اندیشه آخر الزمان، اندیشه مهدویت ،ظهور منجی و پاکسازی جهان از شر ظلم و ظالم و آزادی ابدی بشر. این فرایند سالیانه و ماهها و حتی هفتگی صورت می پذیرد تا به تدریج تاثیر خود را بر جا ی گزارد . امسال حرم جمکران میزبان دو ملیون زائر بود.

افرادی که آمده بودند تا از اندیشه مهدویت دفاع کنند. در جهانی که تعریف آزادی به طور کامل در سیطره رسانه ها و اختیارات دولت است شاید این آزادی بشری که با ظهور منجی به وقوع بپیوندد چندان به مذاق خود طرفدارن آزادی خوشایند نباشد.با این حال سرگرم کردن مردم به رویای آزادی بشری و قبولاندن این اندیشه که آزادی و رهایی از ستم، گرفتن حق خود ، مقابله در برابر ظلم و ستمگر تنها با ظهور کسی محقق می گردد که زمان ظهورش نا معلوم است ،خود بسیار سودمند تر از مقابله با این اندیشه است.

جوانان برای آزادی نماد می سازند، آن را به دست خود می بندند، صورت خود را با آن نماد رنگین می کنند. برای ترویج نماد خود تبلیغ می کنند. شعار می سازند . به خیابان ها می آیند و تجمع می کنند و به هر شکلی که شده اعتقاد خود را با عمل به مرحله ایمان می رسانند. این حرکت ها در حالی صورت می پذیرد که هنوز امام زمان در بین آنها ظهور نکرده . در طول انتخابات تمام رسانه ها ی خارجی ، وبلاگ نویسان داخلی، فرماسونر های با نفوذ و عوامل گماشته شده در خیابان ها و در بین جوانان تاثیر خود را در ایجاد اعتقاد گذاشتند. اندیشه ای که تنها در دو ماه شکل گرفت، قدرت یافت و به کرسی عمل نشانده شد. این درحالی است که رسانه های داخلی با وجود سرمایه گزاری های کلان و انحصار رسانه ای نتوانستند مقابل این حرکت ایستادگی کنند و آرمان ها و اندیشه های انقلاب اسلامی و آیت الله خمینی(ره) را در ذهن جوانان نهادینه کنند.

نتیجه گیری نمی کنیم که رسانه ها در اعتقاد سازی و ایمان سازی نقش به سزائی را ایفا می کنند اما نباید از نقش تاثیر گزار آن در این بین غافل ماند.

ارسال ماهواره های تلوزیون ، رادیو و همچنین ارتباطات مخابراتی میان سکو های مستقر در فضا و آنتن های موجود در زمین انجام می گیرد و اولین بار آرتور چارلرز کلارک نویسنده داستان های علمی –تخیلی در سال 1945 ایده استفاده از قمر های مصنوعی را برای برقراری ارتباطات مطرح کرد.او پیش بینی کرد که اگر سه ماهواره در 22300 مایلی بالای خط استوا مستقر باشند می توانند سیگنال هایی را برای پخش در همه نقاط زمین تقویت کنند. در آن ارتفاع ماهواره با سرعتی مشابه سرعت زمین حرکت می کند و این کار باعث می شود که از زمین ساکن به نظر آید این پدیده معروف به ((چرخش همزمانی)) است.برای اولین بار شوروی با پرتاب اسپوتینگ ماهواره ای را برای گردش به دور زمین ارسال کرد .سال بعد ایالات متحده نیز این کار را کرد ولی تنها در سال 1962- وقتی که تل استار آی شروع به کار کرد – ماهواره ای برای انتقال سیگنال ها میان ایالات متحده و اروپا استفاده شد و بدین سان دوران جدیدی در ارتباطات گروهی ایجاد شد.

ماهیت:

ماهواره تنها رسانه ای است که هیچ گونه مقرراتی از سوی جامعه بین المللی بر آن حاکم نیست و در جایگاه خود می تواند برای حاکمیت ملی یک تهدید به شمار آید .به طوری که سلطه تجاری و تخریب فرهنگی را در پی خواهد داشت. همچنین یک طرفه بودن جریان اطلاعات و پخش برنامه های تلوزیونی در طول مرزهای ملی از دیگر مخاطرات ماهواره است.

ماهواره به دلیل نامحدود بودن زمان پخش برنامه ها و نیز کثرت کانال ها و مو ضوعات با عث شده مخاطبین بسیاری را جذب خود کند.

برنامه های شبکه های تلوزیونی معمولا زمان بندی شده هستند و در ساعاتی مشخص ، برای مخاطبین خاص ، برنامه پخش می کنند، در حالی که ماهواره این محدودیت زمانی را برای مخاطب خود اعمال نمی کند. ازآنجایی که بیشتر جمعیت کشور ما را جوانان تشکیل می دهند و معمولا بیشتر به دنبال گزران اوقات هستند ماهواره به خوبی می تواند این اوقات را پر کند .

به عبارتی رساتر ماهواره برای شما محدودیت ایجاد نمی کند و برای تمام ساعات زندگی شما برنامه دارد.

اگر برنامه های ما کافی نباشد و تنوع نداشته باشند و شبکه های تخصصی نداشته باشیم ،جوانان به سوی ماهواره تمایل پیدا می کنند.ماهواره سعی در نابود کردن فرهنگ و هویت ملی مردم کشور های در حال توسعه و جایگزین کردن سیاست فرهنگ و سیاست غرب به ویژه امریکا را دارد.نگاهی به حجم گسترده تبلیغات ،کالاها و آگهی های تجاری که هر لحظه در خلال بر نامه ها ی ماهواره ای پخش می شود به خوبی نمایانگر این واقعیت است که تمامی این برنامه ها و تمهیدات برای مصرفی بار آوردن جوامع و یافتن بازارهای تازه ای برای فروش است.

ابتذال برخی برنامه های ماهواره ای تا حدی است که حتی کشور های اروپایی عموما نسبت به برخی برنامه ها یی که از ماهواره ایالات متحده پخش می شود معترضند. کانادا در کنار بسیاری کشور های آسیایی و آفریقایی نسبت به این برنامه ها ابراز انزجار می کنند.

عده ای از کارشناسان بر جنبه مثبت این تکنولوژی تاکید دارند و وجود و گسترس آن را ضامن تداوم و تو سعه یافتگی برخی جنبه های ساختاری در جامعه عنوان می کنند. این که ماهواره به عنوان یک تکنولوژی ارتباطی بر ساختار سیاسی و تعاملات اقتصادی و رویکردهای اجتماعی تا حدی تاثیر به سزایی دارد سخنی نیست اما بایدبه نحوه بر خورد کشورها به این تکنولوژی نیز توجه کرد. در کشور های اروپایی بیشتر به اثر های فنی ، علمی و تخصصی تکنولوژی ها توجه می شود و اساسا نقش مثبت تکنولوژی ها در نظر گرفته می شود چون به آموزش توسعه در انتقال سریع پیام ها کمک می کند.ولی در کشورهای در حال توسعه چون ارزش ها و سنت ها از قابلیت و دوام بیش تری برخوردار هستند و این تکنولوزی ها این ارزش ها و این سنت ها را تغییر می دهند و دگرگون می سازند به آثار سیاسی و اجتماعی ماهواره توجه می شود.

نحوه بر خورد مسئولا ن جامعه با ماهواره:

دکتر اصغر کیا استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در زمینه نحوه بر خورد مسئولان جامعه با ماهواره می گوید :با توجه به این که برخی موافق این تکنولوژی هستند و بر خی مخالف ،حال این سوال پیش می آید که در این برهه زمانی دریافت برنامه های شبکه های ماهواره ای مثبت خواهد بود یا منفی؟ به ظرفیت مردم جامعه بستگی دارد.آیا با 1400 سال سابقه اسلامیت در ایران یا 2500 سال سابقه تمدن و فرهنگ، با این عناصر قوی فرهنگی این ظرفیت ها برای افراد جامعه به خصوص نسل جوان به وجود آمده یا خیر ؟ آیا ما عناصر پویا و قوی نداریم تا بتوانیم با این برنامه ها مقابله کنیم ؟ این ها پرسش هایی است که در این را بطه وجود دارد .

مهم این است که ضرورت استفاده از این تکنولوژی در تمام دنیا پذیر فته شده است و فقط در نحوه استفاده از آن بحث است، این که کشور ها چگونه می توانند استفاده کنند تا آثار سوء کمتری داشته باشد.این مساله که ماهواره نمی تواند نیازهای معنوی را به دلیل ماهیت تعریف شده ای که دارد ارضاء کند بسیار روشن است. چرا که عمده انتخاب ها سوی کانال های مفرح و دیدنی است .

راه های مقابله با ماهواره:

به عقیده یک دانشجو جنبه های علمی و تخصصی ماهواره ها بیش از جنبه های ابتذالی آن است چرا که این گونه برنامه ها در کوتاه مدت باعث انزجار بیننده شده و اثر خود را از دست می دهند. در مقابل یک کارگر شرکت خودرو سازی معتقد است جنبه های منفی ماهواره بیش ازجنبه های مثبت آن تاثیر گزار است چرا که کثرت تنوع شبکه ها با برنامه های مفرح و بی محتوا است که فقط جنبه فرهنگی را مد نظر دارد.یک خانم خانه در معتقد است ماهواره بر تربیت فرزندان تاثیر مخرب می گزارد و می تواند بخشی از آداب و سنتی را که به فرزندان می آموزیم خنثی کرده و روش ها و ارزش های جدیدی را جایگزین آن سازد. در عرصه ارتباطات ما اگر بخواهیم با این تکنولوژی ها مقابله ای داشته باشیم باید به شیوه خودش با شد. این که این تکنولوژی را محدود کرده و به مقابله با آن بپردازیم نه تنها چاره ساز نیست بلکه حس کنجکاوی و نیز لجاجت منع شده های بیشتری را بر می انگیزد تا از آن استفاده نموده و خود را در اختیار هجوم تهاجم فرهنگی قرار دهند. کشو رهای هند و ترکیه ماهواره مخصوص خودشان را دارند و از این طریق پیام خودر ا به تمام مردم جهان انتقال می دهند.کشور های اتحادیه عرب نیز که مشتمل بر 9 کشور است در سال 1980 ماهواره عربی خودر ا راه اندازی کردند و به گفته سیاست گزارانشان از این طریق می توان اسلام واقعی و پیام اسلام را به مردم دنیا شناساند.

ارزیابی ارزشها ، تعریف نشانه های مدنیت، اغنای ذهنی ،این ها فرایندی هستند که در قرن جدید به عنوان سلاحی بسیار مرگبار تر از بمب اتم تلقی می گردد. فرایند انهدام هسته ای شاید در یک برهه زمانی کوتاه خرابی وسیعی بر جای بگذارد ولی قابل جبران است اما اغنای فرهنگی ، تحریف و تعریف به غلط یک فرهنگ، در یک برهه زمانی کوتاه، منظم و حساب شده شاید تخریب فیزیکی به همراه نداشته باشد اما نابودی هویت یک ملت و اغنای اساس و شالوده های فرهنگ و دستاوردهای یک ملت را به همراه دارد که بسیار مخربتر از نابودی فیزیکی است.

 

در نگاه اول این مساله امری ساده تلقی میگردد و عده ای به این اندیشه خرده می گیرند که حاصل تحجر فکری و عقب افتادگی فرهنگی است اما این واقعیتی در پس پرده است که هر روز نمایان تر می شود و وجود خود را بر تمام صحنه های فرهنگی ملت ها تحمیل می کند.در این جنگ ، قدمت یک فرهنگ و یا تنوع ارزش ها و رسومات ملاک نیرومندی نیست بلکه قدرت و توانایی بالای آلایش ارزشهای فرهنگ ، صراحت بیان در مفهوم، تمرکز بر کاستی های شخصیتی اکثریت افراد یک جامعه که عمدتا جوانان را مد نظر دارد، نفوذ فکری بر اقلیت برونگرا،تحریف و تقلید ارزش ها و والایش ارزش های منع کننده یک فرهنگ ،از جمله فاکتور هایی است که به عنوان امتیاز برتری و قدرت یک فرهنگ نفوذگرتلقی می گردد. هرچه توانایی یک کشور در به کار بردن این فاکتور ها علیه محتوای فرهنگ یک ملت قوی تر باشد نفوذ فکری و فرهنگی آن کشور به مراتب بیشتر خواهد بود.در قرنی که آن را قرن ارتباطات می نامند گستره سیر تکنولوژی در تمامی نقاط جهان و استفاده از نفوذ کننده های رسانه ای در خانه ها و به طبع در ذهن مردم امتیازی است که می تواند یک کشور را درصورت سرمایه گزاری و تمرکز بر این تکنولوژی به اهدافش برساند.

شبکه های اینتر نتی.ماهواره.تلفن همراه.تلوزیون.روزنامه و.... تماما ابزار های قدرتمند رسانه ای هستند که هرکدام به نوبه خود می توانند نقش بسیار تاثیر گزار بر بدنه فرهنگی یک ملت (در صورتی که هدف تخریب باشد) بگزارد.اما نکته قابل بحث در نوع فرهنگی نیست که صادر می شود بلکه در شیوه ارسال و نفوذ است. اگر فرهنگی به همان شکلی که هست ،کاملا خالص و از بطن یک فرهنگی دیگر صادر شود به وضوح می توان وجود آن را درک کرد و به آثاری که به همراه دارد ( چه مخرب چه مفید) پی برد.اما گاهی یک فرهنگ به طور پنهانی و با اختلاط در محتوای فرهنگ خودی به بطن جامعه نفوذ می کند که در برهه زمانی کوتاه نمی توان تاثیر آن را کشف کرد. تغییرات بسیار منظم و آهسته به وقوع می پیوندند که هیچگاه یک فرهنگ از وجود آن اطلاع پیدا نمی کند، یک توده سرطانی .این نفوذ آنچنان عمیق است که شاید آن را حاصل مدرنیته بدانیم ولی در اصل اینگونه نیست.تغییرات سریع اجتماعی در نوع روابط، شیوه ارتباطات ، تغییر در شیوه آداب و رسوم، هویت پذیری گاه به گاه جوانان که در مدگرایی و رفتار های به اصطلاح جنتلمن گونه معرفی می گردد، درونگرایی روزافزون جوانان که خود فرصتی مناسب جهت کسب یک جوان یک بازار فرهنگی است و مواردی از این قبیل..... حاصل نفوذ نرم و تخریب آهسته این گونه فرهنگ هاست.

لذت، آزادی، هیجان. سه کلاهک هسته ای فرهنگی غربی که با چاشنی مدرینته ادغام شده و با هدف ضربه زدن بر بدنه ارزش هایی که مغایر با این سه اصل هستند به سراسر کشور های متمول فرهنگی شلیک می شود.سه اصلی که پایه اقتصاد، سیاست، فرهنگ و حرکت های اجتماعی را در کشور های غربی بلاخص آمریکا تشکیل می دهد.




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 27
بازدید کل : 26808
تعداد مطالب : 8
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1