کاوشگر
خش خشهای یک رد پا درسکوت مرده برگ
درباره وبلاگ


خش خش آهسته گامهایت را بر پکیر بی جان برگ می شنوی... تو می پنداری جان ندارم... این خش خش صدای خرد شدن آخرین داشته ام از سبزینگی است که در زیر چکامه غرور خود خرد می کنی و پیش می روی...اما افسوس که تو تنها از سیل فغان و ناله من تنها خش خش شکستن گوشت و پوستم را می شنوی و مرا مرده می پنداری.... ولی هنوز ساقه های تنومند این پیکر بی جانم در زیر چکامه لگد کوب تو مقاوم است...
آرشيو وبلاگ
نويسندگان

ارزیابی ارزشها ، تعریف نشانه های مدنیت، اغنای ذهنی ،این ها فرایندی هستند که در قرن جدید به عنوان سلاحی بسیار مرگبار تر از بمب اتم تلقی می گردد. فرایند انهدام هسته ای شاید در یک برهه زمانی کوتاه خرابی وسیعی بر جای بگذارد ولی قابل جبران است اما اغنای فرهنگی ، تحریف و تعریف به غلط یک فرهنگ، در یک برهه زمانی کوتاه، منظم و حساب شده شاید تخریب فیزیکی به همراه نداشته باشد اما نابودی هویت یک ملت و اغنای اساس و شالوده های فرهنگ و دستاوردهای یک ملت را به همراه دارد که بسیار مخربتر از نابودی فیزیکی است.

 

در نگاه اول این مساله امری ساده تلقی میگردد و عده ای به این اندیشه خرده می گیرند که حاصل تحجر فکری و عقب افتادگی فرهنگی است اما این واقعیتی در پس پرده است که هر روز نمایان تر می شود و وجود خود را بر تمام صحنه های فرهنگی ملت ها تحمیل می کند.در این جنگ ، قدمت یک فرهنگ و یا تنوع ارزش ها و رسومات ملاک نیرومندی نیست بلکه قدرت و توانایی بالای آلایش ارزشهای فرهنگ ، صراحت بیان در مفهوم، تمرکز بر کاستی های شخصیتی اکثریت افراد یک جامعه که عمدتا جوانان را مد نظر دارد، نفوذ فکری بر اقلیت برونگرا،تحریف و تقلید ارزش ها و والایش ارزش های منع کننده یک فرهنگ ،از جمله فاکتور هایی است که به عنوان امتیاز برتری و قدرت یک فرهنگ نفوذگرتلقی می گردد. هرچه توانایی یک کشور در به کار بردن این فاکتور ها علیه محتوای فرهنگ یک ملت قوی تر باشد نفوذ فکری و فرهنگی آن کشور به مراتب بیشتر خواهد بود.در قرنی که آن را قرن ارتباطات می نامند گستره سیر تکنولوژی در تمامی نقاط جهان و استفاده از نفوذ کننده های رسانه ای در خانه ها و به طبع در ذهن مردم امتیازی است که می تواند یک کشور را درصورت سرمایه گزاری و تمرکز بر این تکنولوژی به اهدافش برساند.

شبکه های اینتر نتی.ماهواره.تلفن همراه.تلوزیون.روزنامه و.... تماما ابزار های قدرتمند رسانه ای هستند که هرکدام به نوبه خود می توانند نقش بسیار تاثیر گزار بر بدنه فرهنگی یک ملت (در صورتی که هدف تخریب باشد) بگزارد.اما نکته قابل بحث در نوع فرهنگی نیست که صادر می شود بلکه در شیوه ارسال و نفوذ است. اگر فرهنگی به همان شکلی که هست ،کاملا خالص و از بطن یک فرهنگی دیگر صادر شود به وضوح می توان وجود آن را درک کرد و به آثاری که به همراه دارد ( چه مخرب چه مفید) پی برد.اما گاهی یک فرهنگ به طور پنهانی و با اختلاط در محتوای فرهنگ خودی به بطن جامعه نفوذ می کند که در برهه زمانی کوتاه نمی توان تاثیر آن را کشف کرد. تغییرات بسیار منظم و آهسته به وقوع می پیوندند که هیچگاه یک فرهنگ از وجود آن اطلاع پیدا نمی کند، یک توده سرطانی .این نفوذ آنچنان عمیق است که شاید آن را حاصل مدرنیته بدانیم ولی در اصل اینگونه نیست.تغییرات سریع اجتماعی در نوع روابط، شیوه ارتباطات ، تغییر در شیوه آداب و رسوم، هویت پذیری گاه به گاه جوانان که در مدگرایی و رفتار های به اصطلاح جنتلمن گونه معرفی می گردد، درونگرایی روزافزون جوانان که خود فرصتی مناسب جهت کسب یک جوان یک بازار فرهنگی است و مواردی از این قبیل..... حاصل نفوذ نرم و تخریب آهسته این گونه فرهنگ هاست.

لذت، آزادی، هیجان. سه کلاهک هسته ای فرهنگی غربی که با چاشنی مدرینته ادغام شده و با هدف ضربه زدن بر بدنه ارزش هایی که مغایر با این سه اصل هستند به سراسر کشور های متمول فرهنگی شلیک می شود.سه اصلی که پایه اقتصاد، سیاست، فرهنگ و حرکت های اجتماعی را در کشور های غربی بلاخص آمریکا تشکیل می دهد.

صفحه قبل 1 صفحه بعد



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 41
بازدید کل : 27032
تعداد مطالب : 8
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1